قدیمی ها باور خاصی داشتند؛ اینکه هر جا ماری دیدید که روی زمینی چمباتمه زده و قصد بلند شدن هم ندارد؛ یعنی اینکه حتما زیرش یک گنج بزرگ پنهان است. طبق همین باور هر کسی که قصد رسیدن به گنج و طلاهای ناب را دارد باید از پس نگهبان گنج بر بیاید. خیلی ها تا امروز جانشان را سر همین گنج های زیرزمینی گذاشته اند. اصلا تاریخ بشر پر است از داستان آدم هایی که به سودای رسیدن به گنج و یکشبه پولدار شدن راه پرخطری را طی کرده و چه بسا دست خالی سر جای اولشان برگشته اند.

رویای رسیدن به گنج رؤیای همیشگی آدم ها بوده؛ اینکه یک روز از قضا کلنگ یک کشاورز در زمین به شیء سفالی بخورد و از آن سکه های طلا بیرون بزند یا اینکه در حفاری خانه ای قدیمی صندوق صندوق عتیقه از دل خاک بیرون بریزد. تاریخ پر است از داستان گنج یاب ها؛ کسانی که گاه درست به هدف می زنند و به گنج رؤیاهایشان می رسند و کسانی که به طمع پیدا کردن گنجینه زیر خاکی همه دار و ندارشان را از دست می دهند و به هیچ چیزی هم نمی رسند.

گنج برای ما همیشه یک داستان خیالی بوده؛ یک افسانه که عده ای را به خودش مشغول کرده. اما نگاهی به این نقشه نشان می دهد که رویای رسیدن به گنج آنقدرها هم دور و دراز نیست. هنوز هم در یک چشم به هم زدن هم می شود بار همه زندگی را یکشبه بست. بشتابید که هنوز از گنج های دنیا سه چهارتایی باقی مانده است!

نظرات شما عزیزان:

daisy

ساعت15:52---8 شهريور 1392

[وب سایت]

به سلامتی سیگارم که حداقل اینو میدونم که قبل از خودم هیچ کس لباش بهش نخورده.


شما هم مرا به جمله ای دعوت کنید در:daisy77.loxblog.com

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: